در محیط کار همواره افرادی وجود دارند که سعی در فرار از زیر بار مسئولیت دارند . این افراد عموما از خلا های موجود در ساختار کاری استفاده می کنند .
یکی از شایعترین این خلاها چند رهبری است .
اگر در یک محیط کاری به درستی وظایف مشخص نگردد ، و معلوم نشود چه کسی مستقیما بر کار چه کسی نظارت دارد ، حتما دچار مشکل چند رهبری خواهید شد .
مهم نیست چند نفر در یک کار سرمایه گذاری کرده اند و هر کدام چند درصد از سود آن را بر می دارند . سهامی خاص یا عام یا مسئولیت محدود هم تفاوتی ندارد . سن نیز مطرح نیست .
در همه حالات زمانی در بالاترین راندمان کاری هستید که همه شرکا یا سهامداران بر روی یک نفر تفاوق کنید و او را به عنوان رئیس برگزینید .
رئیس نه تنها لازم نیست بلکه بهتر است کار اجرایی انجام ندهد . بستگی به بزرگی یا کوچکی کار دارد .
اصلی ترین کار رئیس این است که وظایف را تفکیک کند .
به یاد داشته باشیم که رئیس (مدیر عامل ) نظر همه را می شنود و از همه مشاوره می گیرد اما ....
همواره حرف آخر را رئیس می زند
تا حالا شده از بهم ریختگی میز کارتون کلافه بشین ؟
تا حالا شده فکر کنید کارگرها دارن پشت سرتون حرف میزنن ؟
تا حالا شده فکر کنید امروز چه همه کار دارین ولی ندونین چه کاری ؟
تا حالا شده فکر کنید دارین سود میکنین ولی آخر سال که شد ببنید کلی بدهی به عالم و آدم دارین ؟
این دست مشکلات و خیلی مشکلات دیگه ، مشکل شما تنها نیست بلکه همه با این مشکلات روبرو هستن . خوشبختانه راه حل های خوب و قابل اجرایی برای اون ها وجود داره . فرق نمیکنه که یک فروشگاه کوچیک اسباب بازی داشته باشین یا یک شرکت بزرگ رسمی .
هر انسانی که قدرت تصمیم گیری داره یک مدیره
راستی فرق یک مدیر خوب و یک مدیر بد چیه ؟ فعلا بهش فکر کنید .
من مدیر یک شرکت هستم و لیسانس مدیریت صنعتی دارم .
چون با خیلی از مشکلات سرو کار دارم و دیدم این مشکلات برای خیلی ها وجود داره تصمیم گرفتم این وبلاگ رو بنویسم تا بقیه هم بتونن از تجربیات من استفاده کنن .
بزودی خیلی از مشکلات رو توی وبلاگ به بحث خواهیم گذاشت